ژوئیسانس (jouissance) اسم فرانسوی به معنای لذت است. جستجوی مفهوم این واژه در روانکاوی مترادف میشود با لذت غیرقابل وصف. لذتی که احتمالاً به کرختی منتهی میشود. معناشناسی نام اجرا کمک چندانی به درک ساختار اجرا نمیکند. تنها مدخلی است که بتوان خطوط پراکندهی اجرا را به کمک آن به سرمقصدی رساند.
اجرا در یک سوی پلتفرم عمارت روبرو در نور کم شدت سفیدرنگی آغاز میشود. شروع اجرا با یک موزیک ریتمیک و حرکات سریع و شلخته یک اجراگر زن و سه اجراگر مرد است. میکروفون، مایع دستشویی و ساماندهی موسیقی و ابزار آلاتش از دیگر اجزای حیاتی این اجرا هستند. پس از گذشت دقایقی از انجام حرکات سریع و خشن هر چهار نفر، یکی سیلی میخورد به زمین میافتد، یکی دیگر پای میکروفون جملاتی بیمفهوم در خوانشی سروادیک بیان میکند و دو نفر دیگر بدون کنش خاصی در سمتی دیگر میایستند. این رویه تا پایان اجرا حفظ میشود. در بخشهایی که اجراگران پای میکروفون مونولوگ خود را ادا میکنند موزیکی ملایم زیر صدای آنها را پر میکند و اتمسفری را میسازد که مخاطب را خواهناخواه دعوت به تأثر میکند. این اتفاقی است که در تمام لحظات اجرا شاهدش هستیم. همواره چیزهایی بمانند موزیک، بدنهای پرتحرک یا سیلیهای جانانه هست که مخاطب را در اتمسفر بیهوای اجرا نگه دارد. منظور از اتمسفر بیهوا فضایی است که به مخاطبش اجازه مشاهدهی آزادانه نمیدهد. مخاطبی که همواره محکوم است تحت تأثیر لحظات تکان دهندهی اجرا باشد. این میتواند یکی از هزار گزینه اجرا برای برخورد با مخاطبش باشد اما نبود یک سازوکار دفاعی برای این مواجهه باعث میشود اجرا تصنعی به نظر برسد. اگر نخواهیم برچسب تصنعی یا تقلبی را به آن بچسبانیم، هذیانگویی واژهای است که میتوان برای آن برگزید. پریشانگو بهطور مکرر در جستجوی انتقال مفاهیم کلام خود بهطرف مقابلش است. این در حالی است که تنها زنجیرهای از واژگان بیربط پشت هم مسلسل میشوند. این وضعیت بهقدری غریب است که هالهای از یک جهان سورئال گرد مخاطب تشکیل میدهد که بهواسطهی آن دیگر چیزی قابل باور نیست. در این حالت یا باید عقلت را کف دستت بگذاری تا با این جهان نو پدیدار ارتباط برقرار کنی یا باید در جایگاه عقلانیت محض باقی بمانی و به هجمهی خزعبلاتی که به سمتت سرازیر میشود لبخند بزنی. تکرار مکررات است که عیان بداریم راه تفسیر و صحه گذاردن بر آنچه بر صحنه میگذرد همیشه باز است و بیایراد و این انتخاب مخاطب است که چنین بکند یا نکند؛ اما آنچه واضح است تکاندن اجراهایی ازایندست که همچنان در سطح خود باقیماندهاند چیز زیادی عایدمان نمیکند پس شاید و با تأکید مؤکد بر واژهی شاید بهتر است از درِ شهود به آنها ورود کنیم.
مرور اجرای «ژوئیسانس»؛ کارگردان: امیر باباشهابی
ورود مطمئن به ساحت مقدس اجرا در زیر بارشهای برف مادرانه آنگاه که روایت به چهار راوی ناموزون سپرده میشود یا دربارهی تئاتر/ برشت، برتولت/ فرامرز بهزاد/ خوارزمی/ تهران ۱۳۵۷/ صفحه ۱۷ به انضمام پنج خط اول صفحه ۵۷ یا اینا رو بیخیال، بریم ژوئی رو ببینیم؟! نویسنده: بهنام دارابی

رای منتقد: 1
ارسال دیدگاه
خوراک آراساس دیدگاههای این صفحه خوراک آراساس تمامی دیدگاهها