بعد از مدّتها با اجرایی مواجهیم که برای منتقد و مبارز بودن نیازی نمیبیند محزون و عبوس باشد. «لِه سِه فِر» روایتگر خلوتها، دغدغهها و نگفتههای جمعی دختر دبیرستانی است. جمعی بهتنگآمده از تقویم آموزشی، مازاد سرکوب مدارس و دیکتههای جامعهای که نهتنها مانعِ هستیِ اجتماعیشان، بلکه بازدارندهی هستیِ بیولوژیکی آنهاست. از اینروست که خوابهایشان و موسیقی را بدل به ابزاری میکنند برای زیر و رو کردن دنیای روزمره و ساختن مقاصدشان.
ابتدا دخترها یکبهیک پشت میکروفونی میایستند که در جلوی صحنه قرار دارد. از خوابها، رؤیاها و کابوسهایشان میگویند و بعد سازی که به دست میگیرند، وسیلهای میشود برای ترجمهی اَمیال و تَنها در برابر نظامی که اساساً آنتاگونیست جنسیّت است. به عبارتی این موسیقیها و خوابها آفرینندهی جهانهایی میشوند متفاوت با دنیایی که در آن تحت کنترل و سیطره اند، پهنهای میشوند برای میل و خلاقیّت، کما اینکه خود اجرا ـخود رسانهی تئاترـ نیز چنین کارکردی برایشان دارد.
یکی از مهمترین برگهای برندهی اجرا این مسئله است که موضوع اجرا بهغایت درهمتنیده با تجربهی زیستهی روزانهی گروه اجرایی است. این درهم تنیدگی موجب نوعی صداقت و سادگی در اجرایشان شده است، که هم به پویایی و شادابی آن کمک میکند و هم تغییر لحنهای مکرّر اجرا را ممکن میسازد. اینکه در میانهی اجرا بُرشهایی از ترانهی «آجری دیگر در دیوار»ِ گروه راکِ «پینک فلوید» اجرا و کاملاً در بافت نمایش حل شود و ماهیتی شعاری نیابد، ناشی از همین ویژگی اجراست. «له سه فر» اجرایی گشادهدست است؛ بیش از آنکه در پیِ روایتِ این یا آن داستان باشد، به دنبالِ بناکردنِ یک جهان است. جهان را بنا میکنند؛ مملو از صداها و موسیقیها. بعد این ما تماشاگران هستیم که باید شخصیتها و واگویهها و قصههایشان را دنبال کنیم. این کلیدِ صمیمیّت اجراست. البته نباید از توانایی بازیگران در خلق این جهان و موقعیت غافل شد. علیرغم کمتجربه بودن هم سادهاند و هم سنجیده، هم دانشآموز هستند و هم اجراگر، واجد شور و مِیلی درونی و بینیاز از بازنمایی.
برخلاف شمار زیادی از اجراهای تئاتر حرفهای، اجرا در نقد اجتماعیِ خود نه غُر میزند و نه واجد ژست خشمی مقدّس است. بلکه سرشار از شور، مِیل و گشودگی است. مسیری که میزانسن اجرا را نیز تحتتأثیر خود قرار میدهد. در ابتدا فواصل بین شخصیتها مشخص است و بعد از حرکت، حریم خود را با نوار مشخص میکنند. امّا هر چه اجرا پیش میرود سروکلهی نوعی بیانضباطی در جابهجاییها پیدا میشود که هر نوع نظمِ مستقرِ سرکوبگر را متلاشی میکند. حتا هنگامی که علیه نظام مدرسی پدرسالار متحد میشوند، همچنان چندصدا باقی میمانند. بهعبارتی اجرا آگاه است که در ستیز با جامعهای که بر تن دختران مدارساش، روپوشهایی یکسان میپوشاند و اصرار دارد بدن و زبانی رسمی و سفارشی به آنها تجویز کند، وحدتی برای مبارزه کارساز است که پاسدار کثرتها باشد. کثرت صداها، تنها، موسیقیها.
* لِسه فِر (به فرانسوی: Laissez-faire) رویکردی اقتصادی است که طبق آن تراکنش اقتصادی میان افراد باید عاری از هرگونه دخالت حکومت و مبتنی بر قاعدهی خود بازار باشد. از این رو لسه فر از مبانی فکری اقتصاد آزاد و لیبرالیسم کلاسیک محسوب میشود.
ارسال دیدگاه
خوراک آراساس دیدگاههای این صفحه خوراک آراساس تمامی دیدگاهها