نمایش گروتسک مگس، اقتباسی از «خانوادهی تُت» نوشتهی اشتفان ارکنی است.
خانوادهی تت در زمان وقوع جنگ جهانی دوم، ساکن مجارستان هستند. تنها پسرشان، ژولا، هنوز از جنگ بازنگشته است. او نامهای به خانوادهاش مینویسد و از آنها میخواهد که پذیرای «جناب سرگرد» باشند. جناب سرگرد با اونیفورم نظامی وارد خانهی آنان میشود و طولی نمیکشد که مادر، پدر و همسر ژولا به هیئت سربازان او درمیآیند. حالا خانهی خانم و آقای تت، یک پادگان نظامی کوچک است که قواعدش را جناب سرگرد –که یک بیمار روانی است- تعیین میکند.
دیوارههای صحنه را پردههای نیمهشفاف پوشانده است. یک میز، چند صندلی و قاب عکس ژولا، طرحی مینیمال از خانه را نشان میدهند. نسبت طراحی صحنه با مضمون اثر را میتوان نسبتی معکوس دانست. به این معنا که انتخاب پردههای نیمهشفافِ روشن به جای دیوار، لطافتی به خانه داده است که در زمان پادگان شدناش به دست جناب سرگرد، تعارض خود را با فضای حاکم نمایان میکند. همچین، وجود پرده به نورپردازی امکان جلوهی بیشتری داده است.
طنز نمایش مگس بر پایهی موقعیت شکل میگیرد. جناب سرگرد نیز با ویژگیهای پارانوئیکاش قابلیت آن را دارد که اجرا را به سمت کمدی شخصیت ببرد. اما اثر، مسیری که در دراماتورژی و اجرا طی میکند، منجر به فاصله گرفتنِ از نوع این کمدی میشود. پرداخت موقعیت جای خود را به شوخیهای سطحیِ کلامی و فیزیکی میدهد؛ در حالی که این شوخیها هیچ نسبتی با نمایشنامهی خانوادهی تت ندارند. دیالوگ چیز دیگری میگوید و دست بازیگر «بیتناسب با کارکرد دیالوگ» اندامهای جنسی را ترسیم میکند. اتفاقی که بارها به شکل مختلف میافتد تا به مدد اشارات جنسی، تماشاگران بلندتر بخندند. تماشاگران این نمایش گروتسک بنا نیست به اندازهی تماشای یک کمدی اسلپ استیک، بیوقفه بخندند. و اگر اجرا موفقیت خود را در گرو چنین معیاری میداند یا در انتخاب متن بیراه رفته است، یا در شیوهی اجرا.
مگس را میتوان در لایهی اول، هجوی بر قدرت و حاکمیت دانست. و در لایهی زیرین، همچون بسیاری از نمایشنامههای ابزورد و گروتسک، در معناباختگیِ ارتباط. جناب سرگرد کاریکاتوری از تصویر یک نظامی است: الینهی ستارههای سر دوشی، یک فرد پارانوئیک که در هر محیط به دنبال دشمن فرضیاش میگردد. او به بهانهی برپایی نظم، برهم زنندهی نظم موجود است. نمیتوان قدرت بازیگر را در ترسیم این کاریکاتور نادیده گرفت. اما میان بازی او و دیگر بازیگران، تفاوت سطح آشکاری وجود دارد که از اجرایشان ترکیبی ناهمگن دست میدهد. این تفاوت تنها ناشی از محوریت نقش جناب سرگرد نیست. برای مثال اگر بازیگران زن این نمایش را موقعیتسازانِ نقش جناب سرگرد بدانیم، در این بده بستان، بین آنها شکافِ مشهودیست. گویی در اجرای نمایشهای کمدی صورتی پذیرفته شده وجود دارد که یکی به تمامی، بار کمیک ساختن موقعیت را به دوش بکشد و از دل اثر بیرون بزند: همان نظام ستارهسازی.
مرور نمایش «مگس»؛ کارگردان: توحید معصومی
خانوادهی تُت دوست ندارند به آنها بلند بخندید نویسنده: زهره مولوی

رای منتقد: 2
ارسال دیدگاه
دیدگاهها
Davidrok 19 ماه پیش ( ساعت 9 : 14)
سلام ، این پیغام از طرف سایت کُشِن براتون ارسال شده و قصد داریم یک ابزار حرفه ای در حوزه دیجیتال مارکتینگ بهتون معرفی کنیم.
کُشِن یه انیمیشن 60 ثانیه ای که خدمت یا کالای شما رو برای مشتری توصیف میکنه ، ویژگی ها و مزیتش رو نام میبره ، نحوه ی استفاده رو توضیح میده و ازش دعوت میکنه تا مشتری برند شما بشه.
قیمت هر کُشِن بین 100 الی 400 هزار تومانه که البته در جشنواره تابستانه یعنی تا 10 مرداد تا 50 درصد تخفیف بگیری.
تیم حرفه ای کُشِن از طراحی سناریو انیمیشن تا گویندگی و طراحی گرافیکی رو به عهده داره.
برای دیدن ویدئو معرفی کُشِن و نمونه کارهامون به لینک زیر در اینستاگرام مراجعه کن :
https://www.instagram.com/instamotion.ir
و یا از روشهای زیر با ما در ارتباط باش.
https://www.cotion.ir
09100909938 (تلگرام و واتساپ)
02188891145
خوراک آراساس دیدگاههای این صفحه خوراک آراساس تمامی دیدگاهها