پلتفرم عمارت روبرو به دو قسمت تماشاگر و صحنه تقسیم شده است. در بخش صحنه، میدانگاهی توسط ابزارآلاتی اعم از آباژور، عروسک، قابلمه، کلاه، ریسمان نوری و دیگر چیزهای قدیمی و عمدتاً سرهم شده تشکیل شده است که اجراگران در میانهی آن دست به عمل میزنند. این عمل گاه در ارتباط با خود یا دیگر اجراگران است گاه در ارتباط با آکسسواری که در اطراف چیده شده.
این ترکیببندی بناست نمایشگر بخشی از نمایشنامهی هملت (صحنهی تله موش) باشد. آنچه از تلاقی اعمال اجراگران و استفادهی جابجا از آکسسوار موجود به وجود میآید رقصی دیوانهوار، مراسمی شبه آیینی با ریتمهای متفاوت، در هم رفتن بدنها و مجموعهای از آواها و واژگانی عربی است. چه تک تک این عناصر چه مجموع آنها سرنخی از هملت به دست نمیدهند مگر اینکه تماشاگر اثر با پیش فرض دیدن هملت پا به سالن بگذارد و از هر صوت و تصویری برداشتی شخصی و در لفافه از هملت داشته باشد. این موضوع ارتباط چندانی با مرگ مؤلف ندارد. بیشتر به نبود مؤلف برمیگردد. در واقع اینطور استنباط میشود که با حذف مؤلف اولیه (شکسپیر) چیزی را طرح ریزی کردهاند که به علت شلختگی زیاد و تکثر تفاسیری که از آنِ تماشاگران میشود حضور مؤلف ثانویه هم از همان عنفوان کار حذف میشود و این در ترادف قرار میگیرد با نبود مؤلف ثانویه و تولد مؤلف ثالثیه. از اینجا به بعد موضعگیری در مورد اثر همزمان سخت و آسان میشود چراکه با خیل عظیمی از سازنده- تماشاگر مواجه میشویم که کهکشانی از معنا را ردیف میکند.
بازی اساسی اجرا در اصل ساخت شمایلی بدترکیب است تا در روند آشنایی زدایی از شمایل خوش ترکیب به یک ناترکیب تبدیل شود. این امر مستلزم رعایت ظرافت است. ظرافتی که مرز بین بدترکیب و ناترکیب را مشخص میکند. اگر ناترکیب را بهعنوان یک امر مطلق و نیستیِ در حال شدن (تبدیل شدن به هستی جدید) در نظر بگیریم، اجرا در مرحلهی نخست این دگردیسی یعنی زشت سازی باقی مانده است. اجرا با بیریخت (دِفرمه) کردن هرآنچه دارای ریختاری ثابت است- از اشتباه عمدی در نوشتار نام نمایش گرفته تا متن و میزانسن و بازیهای نوری و شکل بدنها- خود را زشت میکند اما به زشتی نمیرسد. در پس این امر با جابجا شدن از عملی به عمل دیگر از انزجار یا خوشآمد زیادیِ تماشاگر از بدترکیبی جلوگیری میکند. به پشتوانهی همین سه نکتهای که ذکر آن رفت اجرا با بیاحتیاطی پای آن چیزهایی را وسط میکشد که ریشه در عمق وجود تماشاگر خاصش در ایران دارند. استفاده از کلام عربی، سورههای قرآن، آوای اذان چیزهایی نیستند که بتوان نشنیده گرفت و از آن گذشت یا شنید و بر آن وقعی ننهاد. بنابراین انتظار میرفت نگاهی سنجیدهتر نسبت به این موضوع اعمال شود.
مرور اجرای «ناحملط»؛ کارگردان: مسعود صفری
هرآنچه تو بگویی همان میشوم نویسنده: بهنام دارابی

رای منتقد: 0
ارسال دیدگاه
خوراک آراساس دیدگاههای این صفحه خوراک آراساس تمامی دیدگاهها