نمایشنامهی اُسلو روایتی از مذاکرات مخفی نمایندگان رژیم صهیونیستی و ساف در دههی نود میلادی است که به پیمانهای اُسلو منجر شد. اجرا، خوانشی کمیک از این مذاکرات ارائه میدهد اما در لحظاتی، واقعیت تلخی که بیرون از اتاق مذاکره بر ملتهای ایشان میگذرد را نیز یادآوری میکند. صحنه یک سویه و خالی از اکسسوار است و در انتهای صحنه، دکوری کشیده تا سقف قرار دارد که دیواری بتنی را در زمینه، تداعی میکنند. در تمام طول اجرا روی نیمهی بالایی این دیوار، تصاویر مستند مرتبط با این وقایع پخش میشود.
اجرا در بازخوانی وقایع مرتبط با مذاکرات اُسلو، تلاشی در جهت واگویی جزئیات تاریخی این رویداد ندارد و از پلاتی که با عناصری چون تعلیق، مخاطب را به تعقیب یک خط داستانی ترغیب کند نیز استفاده نمیکند. همچنین با حفظ فاصلهی خود نسبت به شخصیتهای نمایش، به معرفی و همراه شدن با هیچ یک از آنها نمیپردازد. این حذف، ویژگیهای منحصربهفردِ شخصیتها و اتفاقات، موقعیت اولیهی یک مذاکره میان رژیم صهیونیستی و ساف را به موقعیتِ مذاکرهای سیاسی بدل میسازد که میتواند هر مذاکرهای باشد. تشریح این موقعیت، محور مرکزی پیشبرد درام را شکل میدهد و اثر، مذاکرات اسلو را به مجاز جزءبهکل بدل میکند تا ایدهاش در خصوص سیاست و روابط حکومتها را تبیین کند.
در بررسی این نگاه به ساز و کار سیاستمداران، صحنهی شروع نمایش نکاتی کلیدی به دست میدهد. در میزانسنی که ضربهی وارد شده به یک شخصیت، در بدن شخصیتهای دیگر هم نمود مییابد و پیشتر تکثر شخصیتها در چند کالبد، که گاه مشخص نیست کدام یک به کدام گروه تعلق دارد، نخستین وجوه این ایده روشن میشود. در ادامه هم، نسبتِ بین بدنها که تابع و متبوع یکدیگرند و ارائهی وجوه حماقت و لودگی در افرادی که در اتاقی امن در حال تصمیمگیری برای ملتهایشان هستند؛ نگاه اثر به این موقعیت را میسازد. نگاهی که پایش را فراتر از کلیشههای آن دست آثار کمدی که به مسائل سیاسی میپردازند –نظیر اثر شناخته شدهای چون دیکتاتور بزرگ چاپلین- نمیگذارد و بدون ارائهی هیچ تحلیل و نگاه تازهای به موقعیتی که به تصویر کشیده است؛ با احمق و کودک خطابکردن سیاستمداران سعی در عقدهگشایی در برابر آنها دارد.
اجرا در بخش آغازین، پرکشش است و میزانسنها و خلق قابهای چشمنواز با استفاده از بدنها، موقعیت مرکزی درام را به خوبی مستقر میسازد. در میانهی نمایش که انتظار میرود مؤلف در مواجهه با این موقعیت، پیشنهادهایش را ارائه کند؛ تکرار ایدههای بخش آغازین و ارائهی مفاهیم کلیشهای باعث شده اثر درجا بزند و کسالتآور شود. در بخش پایانی مؤلف رویکرد متفاوتی اتخاذ میکند و از مجاز موقعیت یک مذاکرهی سیاسی، به خودِ مذاکرهی اسلو برمیگردد و با شتاب، پارهای از جزئیات آن واقعه را در صحنهی گفتوگو بر سر مفاد معاهده ارائه میدهد تا اطلاعات تاریخی مخاطب در این زمینه را افزایش دهد. این صحنه ناگهان به صورت دیالوگمحور شروع به ارائهی سرراست و فشردهی اطلاعات میکند و الگویی متفاوت با بقیهی اثر به خود میگیرد که بافت درون متن را دچار گسست میکند. در ادامه هم صحنهی پایانی اجرا -شیرینکاری هوتن شکیبا با دوبلهی ویدئوی در حال پخش- روند نزولی اثر از آغاز تا پایان را به کمال میرساند.
مرور نمایش اسلو؛ کارگردان: یوسف باپیری
تنفر عقیم از بازی سیاست نویسنده: طهماسب مهدوی

رای منتقد: 1.5
ارسال دیدگاه
خوراک آراساس دیدگاههای این صفحه خوراک آراساس تمامی دیدگاهها