تابستان ماجرای مردی است که در ملال روزمرگیهایش گیر افتاده و ناگهان در تنهایی خود چیزی را میزاید که روند زندگیش را تغییر میدهد. از بسترش (همچنین تنها همبسترش) آدمی را بیرون میکشد. تیمارش میکند تا بزرگ شود. بر او چیره میشود و سپس عقب میکشد تا ساختهاش به او چیره شود. به او علاقمند میشود و بناست تا حاصلی از این علاقه به بار بنشیند. اما چیزی که شخص زاییده است آنقدر بزرگ شده که جایی برای زاینده باقی نمیگذارد. پس آن چیز جای پیشین خودش-تخت- را به زاینده میدهد و جای او زندگی میکند. بدین ترتیب تابستان یک حلقه از دایرهای را نشان میدهد که همواره قابل تکرار است. مادامیکه نتوان حد بین خالق ومخلوق را تمییز داد جایی برای هردویشان وجود ندارد.
نمایش با انتخاب فرم اجرایی منحصربهفرد و مناسب توانسته آنچه قصد روایتش را دارد در بستهبندی یک ساعتهای به مخاطبش عرضه کند. به این صورت که اجرای تابستان به کمک طراحی صحنه، فضاسازی به کمک صداهای محیطی و بازیهایی بدون زائده به سمت اجرایی واقعگرا پیش رفته است. دکور با جزییات خود اعم از ریختگیهای رنگ دیوارها، بتونه کاری، چکهی آب از سقف، ریزش سقف، توری پنجره، تخت وملحفهها تأثیر بسزایی در شکلگیری فضایی موهم و سرد داشته است. از چنین فضایی انتظار انزوا میرود. نشانههایی که اجرا در اختیار مخاطب قرار میدهد متبادر کننده فضایی درونی است اما باز بودن لتهای کناری دکور این فضا را تخریب میکند. این باز بودن، مخاطب را به درون خود دعوت و انتظار منزوی بودن شخصِ درون نمایش و فضای اطرافش را ملغا میکند. نور به عنوان تکمیل کننده دکور کار خود را به درستی انجام میدهد اما زمانی که میخواهد به واقعگرایی اجرا کمک کند به خطا میرود. لامپی که از سقف آویزان است چه روشن باشد چه خاموش نور صحنه تغییری نمیکند و این در حالی است که چنین قراردادی از پیش برای مخاطب تعریف نشده است. همانجایی هم که عدم رفت وآمد نور عادت میشود و سعی دارد خود را به عنوان قرارداد بقبولاند با یکبار خاموشی مطلق و برگشت نور همهچیز بههم میریزد. تابستان اجرای ساکنی نیست اما در سکوت میگذرد. این سکوت یک سکوت کلامی است بدین معنا که دیالوگی به کمک واژهها بین بازیگران رد و بدل نمیشود. درعینحال بده- بستان دیالوگ به شکل دیگری ادامه مییابد و جای خود را به کنش- واکنشهای بدن- بدن، بدن- فضا میدهد. چنین انتخابی پیشرفت طولی کار (آنچه بناست روایت شود) را کند میکند درعوض به پیشرفت عرضی (آنچه بین مخاطب واجرا وجود دارد) آن کمک میکند.
بنابراین اوصاف، تابستان فضای دیداری به نسبت جدیدی فراهم کرده است که به تجربه کردن آن میارزد.
مرور اجرای «تابستان»؛ کارگردان: سعدی محمدی عبد
تابستان کوتاه است. نویسنده: بهنام دارابی

رای منتقد: 0
ارسال دیدگاه
خوراک آراساس دیدگاههای این صفحه خوراک آراساس تمامی دیدگاهها